![]()
چند نکته درتنظیم قرارداد
متاسفانه قرارداد بستن و نوشتن از نظر اغلب ما ایرانیان کاری است
زائد و اصطلاحاً «فرمالیته». اگر از کسی که این اصطلاح را به کار
می برد بپرسید یعنی چه؟ جواب درست و حسابی نخواهید شنید.
شاید با دست و چشم و ابرو اشاره یی بکند که امضا کن بره،
سخت نگیر، مقصود و منظور گوینده این است که امضا کردن قرارداد و
خود قرارداد مشکلی نیست و موضوعی بی اهمیت است. اما بعد از
امضای قرارداد همان کس که به آن صفت «فرمالیته» داده است و شما
را به سهل انگاری و آسان گرفتن کار تشویق کرده بود چنانچه اختلافی
بروز کند یا عملی انجام دهید که مخالف متن قرارداد باشد چهره یی
دیگر پیدا می کندو نوشته های قرارداد را به شما نشان خواهد داد و با
غرور و گاهی قرص و محکم و طلبکارانه مدعی می شود که به قول
معروف چهار میخه از شما تعهد گرفته است که چنین و چنان کنید یا نکنید.
اگر آن موقع یادآوری کنید که خودش می گفت قرارداد فرمالیته است
و بی اهمیت و شما چندان اعتنایی به نوشته های آن نکردید یا چندان
رضایتی در گنجانیدن یا بودن بعضی مواد در قرارداد نداشتید؛
کو گوش شنوا؟برخلاف دیگر نقاط عالم که هر چه موضوع مهم تر باشد
قرارداد مفصل تر است و در آن به ذکر موارد بسیار جزیی می پردازند
و تکلیف تمام وقایع را پیشاپیش مشخص می کنند و روشی برای
حل و فصل اختلاف در آن می گنجانند؛ در دیار ما قراردادها حداکثر
دوصفحه یی هستند و در آن با ذکر کلماتی کلی و بسیار کشدار
سر و ته قضیه به هم آورده می شود. قراردادهای ما بیشتر به رسیدی
می ماند که از طرف مقابل می گیریم و در آن به دادن و گرفتن پول یا
مالی اقرار می کنیم.اما بعد از بروز اختلاف است که متوجه می شویم
ای کاش در نوشتن قرارداد به گونه یی دیگر عمل می کردیم
یا ای کاش به جای نوشتن سندی عادی پرداخت هزینه تنظیم سندی
رسمی را در دفترخانه می پذیرفتیم تا به این مشکل برنمی خوردیم.
قرارداد یعنی پیش بینی آینده و قرارداد خوب آن است که طرفین تمامی
زوایای رابطه یی را که می خواهند ایجاد کنند یا به آن خاتمه بدهند،
پیشاپیش مشخص کرده باشند. متاسفانه هنگام عقد قرارداد هیچ علاقه یی
نداریم که از راهنمایی و دانش اشخاص آگاه در انعقاد قرارداد استفاده کنیم یا
دست کم خودمان چندان زحمت نمی کشیم تا باآینده نگری قراردادی را منعقد
کنیم. بسیار متاسفم و عذرخواه از ذکر اینکه بعضی از مردم معتقدند
«مشاور حرف مفت می زند اما مفتی حرف نمی زند.» بعضی از مردم در دیار
ما تا کارشان به دادگستری کشیده نشود نمی خواهند از خدمات
وکیل و مشاور حقوقی استفاده کنند حتی بعضی تا آخرین مرحله دادرسی
هم خودشان به دادگاه می روند و هیچ ضرورتی در استخدام وکیل نمی بینند.
بارها در طول زندگی حرفه یی خودم دیده ام بعضی از همکاران و مردم گله
می کنند «چرا اینقدر اگر و مگر می کنی؟،»، «چرا اینقدر سوال می کنی؟،»
و «چرا اینقدر دقت می کنی؟،». متاسفانه ریزبینی، دقت، نظم و علاج واقعه
را قبل از وقوع چندان نمی پسندیم. در حال زندگی می کنیم و با آینده کاری
نداریم. به گفتن ان شاءالله اتفاق بدی نمی افتد یا درست می شود و
نفوس بد نزن، بسنده می کنیم. این گونه کارها را از سر باز می کنیم.
اما افسوس که گاهی اتفاقات بدی هم می افتد و چون از پیش آمادگی
رویارویی با آن را نداشتیم دردسرها دوچندان می شود
و کارها بدجوری به هم گره می خورد.
نظرات شما عزیزان: